داش آکل به روایت مرجان
داش آکل یعنی برادر همه ـ اسم نیست. چندی لقب عامیانهای بوده برای قدارهبند کنارکشیدهی خوشنامی که کسی نمیدانسته دردش چیست، که با همهی خود را به بیماریزدن یا گوشهنشینی، درواقع هرگز کنار نکشیده!
او به خانهای پا میگذارد که مرد خانه، دمِ مرگ، او را سرپرست آن کرده!
خانه در پناه اوست یا او در پناه این خانه؟
داش آکل به گفتهی مرجان سفری است به درون داستان کوتاه صادق هدایت به نام داش آکل [نخستین انتشار ۱۳۱۱ / ۱۹۳۲] پیِ باز یافتن آنچه وی نگفت! داستان وی این بار از نگاه دختر خانه ـ مرجان ـ دیده میشود؛ و از دیدهها و شنیدههای دور و نزدیکش ـ آنچه همزمان و آینهوار همچنین داستان خودش است، و داستان این خانه است که در آن زاده شده، و داستان چهرهی کانونی این داستان و این خانه، مادرش، مهبانو است ـ که داش آکل دیر درمییابد دشمن اصلی هر سهشان یکیست.
برای خرید از آمریکا لطفا به وبسایت نشر بیشه مراجعه کنید.
ناشر:
بیشه