پنج اشتباه مصطلح درباره اپلیکیشنهای کتاب
مطلبی که میخوانید ترجمه و خلاصه شده این خبر است.
این مطلب در مورد پنج نکته است که کاربران به اشتباه در مورد اپلیکیشنهای کتاب تصور میکنند. نویسنده مطلب به این نکتهها اشاره کرد و توضیح داده که چرا ماجرا آنطوری که کاربران تصور میکنند نیست.
۱. فرق بین اپلیکیشنهای کتاب و کتابهای الکترونیکی را میتوان تشخیص داد.
بعضی وقتها میشود تشخیص داد و بعضی وقتها هم نمیشود. اگر از منظر کارکرد و عملکرد به هر کدام از اینها نگاه کنیم، با اپلیکیشنهای کتاب کارهای خیلی زیادی میشود انجام داد. کتابهای الکترونیکی فقط به کار خواندن میآیند، در حالی که اپلیکیشنهای کتاب کاربران را درگیر میکنند و کاربران میتوانند با آنها تعامل برقرار کنند. حتی کتابهای دیجیتالی سادهای را که مثلا افکتهای ابتدایی صدا و انیمیشن دارند میتوان در ردهبندی اپلیکیشنهای کتاب قرار داد. چیزی که یک کتاب الکترونیکی را از اپلیکیشن کتاب متمایز میکند محل فروش آنها و میزان پیشرفته بودنشان است.
مهمترین مسئله در مورد اپلیکیشنها کیفیت نوشتن در آنها است، برای همین ویرایش کردن در آنها مسئلهای حیاتی است.
۲. اپلیکیشنهای کتاب فقط برای کتابهای تصویری هستند.
در این تردیدی نیست که ۲۰۰ کتاب اول ردهبندی اپلیکیشنهای اپل را کتابهای ویژه کودکان تصاحب کرده و بیشتر این کتابها نسخههای دیجیتالی کتابهای تصویری هستند. اما همه اپلیکیشنهای کتاب، کتابهای تصویری نیستند. گاهی وقتها کتابهای شعر و کمیک استریپها هم از ژانرهایی هستند که در این اپلیکیشنها پیدا میشوند.
اگر میخواهید بهترین اپلکیشین کتابهای حوزه کودکان را پیدا کنید، میتوانید به سایت Digital Storytime سر بزنید.
اگر در بخش بزرگسال هم دنبال اپلیکیشنهای کتاب میگردید، میتوانید به سایت Inkling’s book store سر بزنید.
۳. باید خوره کامپیوتر باشید تا بتوانید اپلیکیشن کتاب بسازید.
اصلا لازم نیست خوره باشید. فقط مراحل را بدانید و منابع را بشناسید، دیگر فقط باید بنشینید و کار را انجام بدهید. تکنولوژی مرعوبتان نکند. خودآموزهایی برای ساختن اپلیکیشن موجود است و کمپانیهایی که تخصصشان بسط و توسعه دادن اپلیکیشنها است.
۴. قرار است ثروتمند شوید.
در این تردیدی نیست که امکان بالقوهای برای خوب پول درآوردن از راه ساخت اپلیکیشن وجود دارد. میلیونها تبلت و تلفن هوشمند در بازار موجود است و حتی اگر اپلیکیشنتان بتواند به یک درصد این بازار دسترسی پیدا کند یعنی ثروتمند میشوید.
اما کار وقتی شروع میشود که اپلیکیشنتان وارد فروشگاهها شود، چون اپلیکیشنها خودشان فروش نمیروند. مثل هر کار دیگری در حوزه نشر، در این کار هم بازاریابی حرف اول را میزند. گرفتن نقد مثبت روی کاری که انجام دادهاید اعتبار بسیار زیادی است، اما رقم فروش را چندان جابهجا نمیکند. این که در فروشگاههای اپلیکیشن بتوانید مطرح شوید بیشتر به کمکتان میآید، اما این چیزی است که کاملا از اختیار شما خارج است.
باید این را بدانید که مسئله بازاریابی واقعا مسئله مهمی است. درست مثل هر جور بازاریابی دیگری در حوزه کتاب، مسئله در مورد اپلیکیشن شما نیست، مسئله در مورد این است که اپلیکیشن شما چه کاری برای خواننده انجام میدهد.
سوال دیگر این است که از کتابهای الکترونیکی میشود بیشتر پول درآورد یا از اپلکیشنهای کتاب؟ نویسندههایی که در هر دو نسخه کتابهایشان را عرضه کردهاند، میگویند پولی که از راه اپلیکیشنهای کتابهایشان درمیآورند بسیار بیشتر از پولی است که از راه دیجیتالی کردن کتابهایشان درمیآورند و در مقایسه، فروش اپلیکیشنهایشان در اپل بسیار بیشتر از اندروید است.
البته همانطور که کتابهای کاغذی محدودی پرفروش میشوند، اپلیکیشنهای کتاب کمی هم وجود دارند که پرفروش شوند.
۵. چیزی که ساخته شد، دیگر ساخته شده است.
یکی از بهترین خصوصیات در مورد اپلیکشنهای کتاب این است که به محض آن که اپلیکیشنتان تایید شد، پخش شدناش در سطح جهان تضمین میشود.
ولی این جمله هم که وقتی چیزی ساخته شد، دیگر نمیشود عوضاش کرد در مورد اپلیکیشنها صادق نیست. ابزارها و نرمافزارهای جدیدی که مدام به بازار میآیند، میتوانند روی کیفیت کار اپلیکیشن شما تاثیر بگذارند. بنابراین، وقتی دارید با کسانی صحبت میکنید که قرار است اپلیکیشن شما را توسعه دهند، یادتان باشد که حتما در مورد این قضیه بحث کنید که در طول زمان چه طور اپلیکیشنهای شما هم پیش بروند، آن هم وقتی که مدام نرمافزارها و ابزارهای جدید وارد بازار میشود.
پنج اشتباه مصطلح درباره اپلیکیشنهای کتاب: