یک داستان چند بار میتواند گفته شود؟
متفرقه
مطلبی که در زیرمیخوانید ترجمه و خلاصه شده این مقاله است.
کتاب آنا کارنینا توشته تولستوی با جمله معروفی شروع میشود: « خانوادههای خوشبخت همه مثل هماند». اما چیزی که احتمالا خواننده میخواهد بداند این است که ترجمههای متفاوت از این کتاب کلاسیک چقدر مثل هماند؟
شش ترجمه از این کتاب روسی را که در سال ۱۸۷۸ منتشر شده میتوان آنلاین خرید. از جمله آنها، ترجمهای است که سال ۲۰۰۱ توسط مترجمهای معروف ریچارد پویر و لاریسا ولوکنسکی به بازار آمده است. این ترجمه با ستایش اپرا وینفری، مجری و تهیهکننده تلویزیونی معروف و محبوب آمریکایی، تا امروز بیش از یک میلیون و سیصد هزار نسخه فروش کرده است. علاوه بر این، دو ترجمه جدید دیگر نیز از این کتاب در سال آینده میلادی منتشر خواهد شد. سوال این است: چرا دو ترجمه جدید و آن هم در یک سال؟
چه چیز باعث میشود ناشران تصمیم بگیرند که ترجمه جدیدی از یک کتاب کلاسیک را منتشر کنند؟ یک پاسخ این است که هزینه این کار کم است - نیازی به نویسنده بزرگ و معروف نیست - و همیشه این احتمال وجود دارد که نسخه جدید در بین مدارس خیلی پرطرفدار شود و یک جریان درآمد سالانه ایجاد کند.
پاسخ دیگر این است که، حداقل در برخی موارد، مترجمان به دنبال کسب شهرت هستند.
«فکر کردم میتوانم ترجمه بهتری ارائه دهم»، این را پروفسور ربرون، استاد دانشگاه تگزاس میگوید. او که این کتاب را در دانشگاه درس میداد به این نتیجه رسید که ترجمههای موجود کمبودهایی دارند.
حساسیتهایی از این دست که برای ترجمه آثار کلاسیک وجود دارد، باعث ایجاد انگیزه برای مترجمان میشود. رزاموند بارتلت از جمله این افراد است. بارتلت مشغول ترجمه کتاب «آنا کارنینا» است که قرار است انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر کند (انتشارات دانشگاه ییل هم قرار است یک ترجمه از همین کتاب را توسط مارینا شوارتز منتشر کند.) بارتلت هفت سال روی ترجمه این کتاب کار کرده است، سه سال بیشتر از زمانی که خود تولستوی کتاب را نوشت. او کمالگرا بودن را یکی از دلایلی دانست که کار ترجمه را طولانی کرده است. همان طور که از کار خانم بارتلت بر میآید، کسی برای پولدار شدن دنبال کار ترجمه نمیرود. کل پولی که خانم بارتلر از ترجمه کتاب گرفت ۷ هزار دلار [برای ۷ سال کار] بود.
جودیت لونا، ویرایشگر ارشد انتشارات دانشگاه آکسفورد میگوید یکی از دلایلی که انتشارات آکسفورد تصمیم به چاپ نسخه جدیدی از کتاب آنا کارنینا را گرفته این است که این نشر میخواهد یک ترجمه قرن ۲۱امی، با مقدمه و یادداشتهای به روز منتشر کند.
آیا میتوان گفت کتابی بیش از حد ترجمه شده است؟ ظاهرا نه، برخی از ناشران نمیتوانند در مقابل ترجمه آثار کلاسیک مقاومت کنند. از جمله اینها «داستان گِنجی» نوشته موراساکی شیکیبو در قرن یازدهم میلادی است که توسط نشر پنگوئن و برخی دیگر منتشر شده است. ژیل چلمن، ناشرآرچیپلاگو میگوید شدیدا منتظر ترجمه جدید است: «همیشه جا برای یک ترجمه بسیار خوب دیگر وجود دارد.»
شما کدام کتابها را با ترجمههای مختلف خواندهاید؟ از نظر شما چه دلایل دیگری وجود دارد که کتابی بارها ترجمه میشود؟
یک داستان چند بار میتواند گفته شود؟: