ده شخصیت داستانی که از شخصیتهای واقعی الهام گرفته شدهاند
متفرقه
همه ما میدانیم که واقعیت عجیبتر از داستان است و بعضی چیزها (و آدمها) زیادی خوب هستند که ساخته و پرداخته ذهن آدمی باشند. این جا فهرستی درست کردهایم از شخصیتهای ادبی که بر اساس آدمهای واقعی شکل گرفتهاند... البته همیشه نویسندهها میگویند که بخشهایی از شخصیت خودشان را در شخصیتهایی که خلق میکنند به جا میگذارند... این فهرستی است از ده شخصیت مهم ادبی و همتاهایشان در دنیای واقعی. شما هم اگر شخصیتی را به این شکل میشناسید، میتوانید برای ما بنویسید.
تنتن- پله هول
گفته میشود پله هول، نویسنده و بازیگر ۱۵ ساله دانمارکی که شرح سفرش به دور دنیا در سال ۱۹۲۸ در کتابی به اسم «دور دنیا در ۴۴ روز» به قلم خودش مکتوب شده، منبع الهام هرژه بوده برای خلق شخصیت تنتن. تا جایی که ما میدانیم شخصیت «اسنویی»، سگ تنتن، کاملا ساخته و پرداخته ذهن خلاقانه نویسنده بوده است.
آلیس- آلیس لیدل
مشهور است که آلیس لیدل منبع الهام لوییس کرول بوده است برای شخصیتی به همین نام در کتاب «آلیس در سرزمین عجایب». کرول که آن موقع چارلز داجسن نامیده میشد، با خانواده لیدل دوست بود و روزی از روزها وقتی دختر ۱۰ ساله خانواده به اسم آلیس از داجسن خواست که برایش قصه بگوید، داجسن هم داستان مشهور آلیساش را برایش تعریف کرد و گفت که چه طور آلیس توی سوراخ خرگوش میافتد. برخلاف داستانهای دیگری که لوییس کرول برای دخترک تعریف میکرد، آلیس از او خواست که این یکی داستان را بنویسد و باقی ماجرا را هم که دیگر خودتان میدانید.
موبی دیک- موکا دیک
موکا دیک نام نهنگ زالی بود در اوایل قرن نوزدهم. از این جهت نام او را موکا گذاشته بودند که در آبهای اطراف جزیره موکا در جنوب شیلی دیده شده بود. جرمایا ای. رینولدز، جهانگرد، در مورد او نوشته است: «این هیولای مشهور که در نبردهای بیشماری از دست صدها تعقیبکنندهاش جان سالم به دربرده بود، نهنگ پیر گندهای بود، بسیار قوی و بسیار بزرگ. تحتتاثیر سن یا دست طبیعت شاید، رنگ این نهنگ به سفیدی پشم بود.» بدنامی این نهنگ و تجربههای سفر دریایی ملویل باعث شد ملویل به سراغ نوشتن داستانی درباره این نهنگ برود.
مالی بلوم- نورا بارنکل
مالی بلوم، همسر لئوپولد بلوم در رمان اولیس جیمز جویس، نه تنها از خیلی جهات شبیه پنهلوپه ادیسه است، بلکه از روی شخصیت همسر خود جیمز جویس، نورا بارنکل، هم نوشته شده است. در واقع وقایع رمان که در یک روز، ۱۶ ژوئن ۱۹۰۴ میگذرد، روزی است که جویس و همسرش برای اولین بار با هم قرار گذاشتهاند.
لانگ جان سیلور- ویلیام ارنست هنلی
وقتی رابرت لویی استیونسن دنبال یک آدم شرور درست و حسابی برای رمان «جزیره گنج» میگشت، فکر کرد که ویلیام ارنست هنلی، دوست انگلیسی شاعرش که منتقد و ویراستار هم بود، منبع الهام مناسبی برای این شخصیت است. هنلی پای چپاش را زمان بچگی در اثر ابتلا به بیماری سل از دست داده بود و آن را از زانو به پایین قطع کرده بودند. بعد از چاپ کتاب «جزیره گنج» استیونسن به دوستاش نوشت: «حالا میخواهم اعترافی بکنم. تاثیر جراحت قدرتمند و رفتار مسلط تو بود که به شخصیت لانگ جان سیلور جان بخشید...»
سث- مارگارت گارنر
تونی موریسون گفته است که داستان رمان «محبوب» و اساسا شخصیت سث بر اساس دو مقالهای است که موریسون در مورد مارگارت گارنر خوانده است. گارنر بردهای بود که در سال ۱۸۵۶ فرار کرد و به اوهایو رفت، جایی که بردهداری در آن ملغی شده بود. وقتی شکارچیان برده او و خانوادهاش را پیدا کردند، او اول فرزند جوانترش را کشت و در ملاعام اعلام کرد که ترجیح میدهد فرزندش بمیرد تا این که برده شود. در این رمان هم سث مشابه همین کار را انجام میدهد، مرگ را به شکنجه و از دست رفتن غرورش ترجیح میدهد.
سوروس اسنیپ- جان نِتِلشیپ
وقتی رولینگ تصدیق کرد که شخصیت اسنیپ کموبیش بر اساس شخصیت «یکی از معلمهای خودش است»، روزنامهها رد کسی را گرفتند به اسم جان نتلشیپ که وقتی رولینگ به مدرسه میرفت، شیمی بهشان درس میداد. اولین بار وقتی نتلشیپ از ماجرا خبردار شد، گفت: «اولین بار وقتی ماجرا را فهمیدم، واقعا جا خوردم. میدانستم که معلم سختگیری هستم، اما نمیدانستم تا این حد بد بودم.» در نهایت خود نتلشیپ تصدیق کرد که «بداخلاق بوده و موهای بلندی داشته و... آزمایشگاهش هم دلگیر بوده و بدبو.» به نظر ما کاملا این شباهت جواب میدهد.
کارلو مارکس، اولد بول لی، دین موریارتی- الن گینزبرگ، ویلیام اس. باروز و نیل کَسَدی
این را همه میدانند که جک کروآک در مورد همه دوستاناش و از جمله خودش در کتاب «در جاده» نوشته است. خب چه چیزی بهتر از این که در مورد تجربه زندگی آمریکایی بنویسی و برای این نوشتن از تجربههای عینی خودت و دوستانات استفاده کنی؟
چارلز بیکر «دیل» هریس- ترومن کاپوتی
هاپر لی شخصیت دیل، دوست و همسایه تابستانی جیم و اسکات، را بر اساس دوست واقعی دوران بچگیاش نوشته. کاپوتی جایی در حرفهایش گفته است: «خانم و آقای لی، پدر و مادر هارپر، نزدیک خانه ما زندگی میکردند. هارپر لی دوست صمیمیام بود. کتاب «کشتن مرغ مقلد» را خواندهاید؟ یکی از شخصیتهای آن کتاب من هستم و داستان کتاب در همان شهر کوچک آلاباما میگذرد که روزگاری ما آن جا زندگی میکردیم. پدر هارپر وکیل بود و من و او، وقتی بچه بودیم، مدام برای تماشا میرفتیم به دادگاهها. به جای این که برویم سینما، میرفتیم دادگاه برای تماشا.»
ابِنیزر اسکروج- جان الوِس
شواهد میگویند که چارلز دیکنز شخصیت خسیس معروفاش، ابِنیزر اسکروج، را بر اساس شخصیت جان الوِس، سیاستمدار قرن هجدهم، نوشته که ثروتی را به ارث برد، اما یک پنیاش را خرج نکرد و ترجیح داد زندگیاش را در آپارتمان خالیاش در فقر بگذراند. فقط نمیدانیم که الوِس هم راه میرفته و غر میزده که «برو به جهنم» یا نه.
ده شخصیت داستانی که از شخصیتهای واقعی الهام گرفته شدهاند:
کاترین کاستلان
سلام من دیونه ی پرفسور سوروس اسنیپ هستم عشقههههههههههه.سوروس اسنیپ
سلام به امید دیدار با جناب اقای آلن ریکمن.شاهزاده اصیل
زنده باد شاهزادهی دورگه پرفسور سوروس اسنیپ فداکارترین و شجاع ترین