بازگشت به آرشیو

ابراهیم گلستان درگذشت

23 اوت 2023، ساعت 10:30

یادداشت

ابراهیم گلستان از میان ما رفت. او روز سه‌شنبه ۲۲ اوت ۲۰۲۳ در منزلش در انگلستان درگذشت.

سیدابراهیم تقوی شیرازی معروف به ابراهیم گلستان، کارگردان، مترجم، روزنامه‌نگار، عکاس و نویسنده‌ی ایرانی در ۲۱ مهر ۱۳۰۱ در شیراز متولد شد. پدرش محمد تقی شیرازی صاحب امتیاز روزنامه گلستان و نماینده مجلس موسسان و آیت‌الله‌زاده‌‌ای مدرن و روشن‌فکر بود که تأثیر زیادی در شکل  اندیشیدن آزاد فرزندش داشت. خودش در پاسخ به این که او فردی بود که معنای زندگی را در هنر و ادبیات جست‌وجو می‌کرد می‌گوید: «پدرم دید دنیا دارد عوض می‌شود، عمامه از سر گرفت و شروع کرد یادگیری زبان فرانسه، من در چنین محیطی رشد کردم و این طبیعی است که متفاوت بیندیشم.»

گلستان دوران ابتدایی و متوسطه را در شیراز گذراند و سپس برای تحصیل حقوق راهی تهران شد و در ۲۱ سالگی با دخترعمه‌اش، فخری ازدواج کرد. در دوران دانشجویی به عضویت حزب توده درآمد و تحصیلات حقوق را نیمه‌کاره گذاشت و به عکاسی مشغول شد و عکاس روزنامه‌های حزب و مسئول حزب توده در شاهی شد.

ابراهیم گلستان از دوستان نزدیک کیانوری بود. اما به تدریج با حزب توده دچار مشکل شد و در سال ۱۳۲۶ راهش را از حزب جدا کرد. بعد از آن تمرکزش بر ادبیات بیشتر شد و در همان سال کتاب اول خود را که مجموعه داستانی با نام «به دزدی رفته‌ها» بود، منتشر کرد. 

گلستان درباره‌ی این کتاب می‌گوید، «قبل از انتشار سه نفر کتاب را خوانندند، هدایت، طبری، توللی از سه شاخه فکری متفاوت هم بودند و هر سه نظر خوبی نداشتند اما یک ماه بعد از انتشار همه هزار نسخه‌اش تمام شد.

سال‌ها بعد یکی از چاپخانه‌های مخفی حزب توده کشف شد و من برای فیلمبرداری به آنجا رفتم دیدم کلی از کتاب‌های من آن‌جاست. توده‌ای‌ها تمام‌ نسخه‌های کتاب من را خریده بودند چون به اشتباه تصور می‌کردند این کتاب ضد توده‌‌ای‌هاست». 

گلستان در نوشتن سبکی منحصر به فرد داشت. توصیفات کم و جمله‌های کوتاه، نثر آهنگین و استفاده از فرم‌های مدرن داستان‌نویسی از خصوصیات بارز آثار گلستان بود. 

او بعد از تجربه داستان‌نویسی به فیلم‌سازی به عنوان وسیله‌ای جدید برای بیان جهان پیرامونش روی آورد.

«زمان ملی شدن نفت بود و خبرگزاری‌ها به فیلم نیاز داشتند، من یک دوربین هشت میلیمتری داشتم و اولین تجربیات عکاسی و فیلمبرداری خبری و مستند را آغاز کردم. بسیاری از فیلم‌هایی که از کودتای ۲۸ مرداد و سقوط مجسمه شاه می‌بینید آثار دوربین من است.»

گلستان از سال ۱۳۳۶ ساخت مستندهای تبلیغاتی را شروع کرد از کسانی که به ساخت فیلم‌های تبلیغاتی گلستان نقد داشتند جلال آل احمد بود که معتقد بود ساخت فیلم‌هایی مثل «موج و مرجان و خارا» نمونه‌ای از رفتارهای روشن‌فکران غرب‌زده است. اما در واقع گلستان از اولین کسانی بود که فیلم مستند را به عنوان اتفاقی جدی با روایتی داستانی در نظر گرفت.

خود گلستان معتقد بود این نگاه را نه تنها در مستندسازی که انعکاس واقعیت است، بلکه در قصه‌نویسی هم دارد و قصه و سینما را وسیله‌ای برای سرگرمی نمی‌دانست، بلکه عرصه‌ای بود برای بیان حقیقت جهان.

در سال ۱۳۵۳ «اسرار دره جنی» که فیلمی نمادین از وضعیت اجتماعی ایران بود، ساخت. او معتقد بود اگر آن چه را که می‌خواست بگوید مستقیم می‌گفت فیلم اجازه پخش پیدا نمی‌‌کرد. اگرچه بعد از نمایش فیلم در دربار، فیلم را از سینماها جمع کردند و مانع نمایشش شدند. گلستان بعدها کتابی با همین نام از روی این فیلم نوشت. 

دادوستد فکری و احساسی ابراهیم گلستان و فروغ فرخزاد چیزی قابل کتمان نیست و نمی‌شود درباره زندگی و آثار گلستان بدون اشاره به این رابطه حرفی زد.

گلستان و فروغ در شعر و داستان و فیلمسازی تحت تاثیر هم بودند و از هم تغذیه می‌کردند. به عنوان مثال نقد مدرنیزاسیون را هم در شعر فروغ و هم در فیلم‌های گلستان از جمله «اسرار دره جنی» می‌شود دید یا نثر آهنگین گلستان و تصاویری که در مجموعه‌ داستان «جوی و دیوار تشنه» می‌سازد بسیار نزدیک به تصاویر اشعار فروغ است.

ابراهیم گلستان در مصاحبه‌اش درباره مرگ‌اندیشی در اشعار فروغ می‌گوید: «مرگ خط تاییدی است بر زندگی، اگر مرگ نباشد اصلا زندگی معنایی ندارد، و این اشارات فروغ به مرگ در نوشته‌هایش تایید زندگی است، اعتقاد من به مرگ مهم نیست، من دلم نمی‌خواهد بمیرم اما همه خواهند مرد. اشاره به مرگ‌تقاضای مرگ نیست، هراس از مرگ هم نیست.» 

چند سال بعد از مرگ فروغ فرخزاد، گلستان برای همیشه از ایران رفت و فقط گه‌گاه و در سفرهای کوتاه به ایران آمد، خودش عامل مهاجرت را فضای سیاسی حاکم و موانعی که در راه فیلم ساختنش بود می‌‌دانست اما در مصاحبه‌ای میان حرف‌هایش گفته، «البته واضح است که دوری از او سخت بود اما دوری از او با تغییر مکان جغرافیایی باز وجود دارد، با عوض کردن محل جغرافیایی من از یک فاجعه نمی‌توانم جدا شوم». 

گلستان همواره چه در فیلم  و چه در داستان، راوی مشکوک و معترض است چرا که معتقد بود انسانی که صاحب چشم بینا و دل آگاه است و حرکت رو به جلو دارد همیشه صاحب میزانی نارضایتی است که همین موتور حرکتش برای تغییر است. 

جدا کردن زندگی شخصی و خصوصیات فردی گلستان از گلستان هنرمند و تحلیل آثارش بدون گفت‌وگو از حواشی زندگی پرماجرا و رفتار گاه بیش از حد رک و راستش کار ساده‌ای نیست، اما نباید فراموش کنیم گلستان یک انسان بود با همه‌ی ویژگی‌های انسانی. 

او نامی فراموش‌نشدنی در فرهنگ و هنر ماست.

***

افتخار این را داشتیم که ابراهیم گلستان از حامیان معنوی نشر نوگام نیز بود. حدود ۱۲ سال پیش که گروه موسس نوگام گرد هم آمده بودند، به واسطه‌ی مسعود بهنود گرامی، ایده‌ی نوگام را به ایشان معرفی کردیم و ابراهیم گلستان پذیرفت جزو حامیان معنوی نوگام باشد. امید که با الهام از زندگی، آثار و تجربیات بزرگانی چو او، کار ما هم بتواند در خدمت فرهنگ و ادبیات ایران باشد.

نامش جاودان

تحریریه نوگام


 

ابراهیم گلستان درگذشت:

نظر شما ثبت شد و پس از بررسی مدیریت سایت منتشر خواهد شد.