مطلبی که می‌‌خوانید خلاصه و ترجمه این خبر است.

یکی از خیریه‌های لندن که کارش غذا دادن به بچه‌های بی‌سرپرست است، چند روز پیش علاوه بر غذا به این بچه‌ها کتاب هم هدیه داده است، یعنی هر کدام از دو هزار بچه‌ای که در صف غذای این خیریه ایستاده بودند، یک جلد کتاب هم هدیه گرفته‌اند.

این روزها دیگر همه از ارزش کتاب و کتاب‌خوانی آگاهند و می‌دانند قدرتی که کتاب بر روح آدم‌ها دارد چه‌قدر است. خیریه‌های فراوانی هم در کار رساندن کتاب به دست مردم هستند، از برنامه‌هایی مثل «شب جهانی کتاب»‌ گرفته که آدم‌ها یک جلد کتاب به هم هدیه می‌دهند تا دختر نوجوانی که خودش آستین بالا می‌زند و پول جمع می‌کند که کتاب بخرد و کتاب‌ها را در پارک محله‌اش بین خواننده‌ها توزیع کند.

وقتی ناظم مدرسه‌‌ای در فلوریدا برنامه مطالعه تابستانی‌اش را لغو کرد، کُری دکتروف که کتاب‌اش، «برادر کوچک»، در این برنامه قرار بود نقد و بررسی شود، به کمک ناشرش ۲۵۰ جلد از کتاب‌اش را بین خواننده‌های نوجوان این مدرسه مجانی توزیع کرد. وقتی روسای مدرسه‌ای در آیداهو کتاب «خاطرات صددرصد واقعی یک سرخ‌پوست نیمه‌وقت» نوشته شرمن آلکسی را به خاطر زبان بی‌پروایش از کتاب‌خانه بیرون کشیدند، دو شهروند عادی آیداهو که این شکل از سانسور نگران‌شان کرده بود کمپینی برای مشارکت مالی همگانی به راه انداختند تا ۳۵۰ نسخه از این کتاب تهیه کنند و بین نوجوان‌های شهر توزیع کنند. هچت، ناشر کتاب هم ۳۵۰ نسخه دیگر به این کمپین بخشید. پدر و مادرهایی هم که به حضور این کتاب در مدرسه فرزندان‌شان اعتراض کرده بودند به پلیس زنگ زدند که بیاید و جلوی این آدم‌ها را که داشتند کتاب ممنوعه را بین بچه‌ها تقسیم می‌کردند بگیرد. پلیس که از راه رسید تعجب کرد وقتی دید دختر خوش‌روی نوجوانی کتابی را که به صورت قانونی خریده بین مشتاقان خوشحال پخش می‌کند.

اخیرا در کلرادو، متخصاصان اطفال بعد از چک‌آپ بیماران‌شان نسخه‌ای کتاب هم به آن‌ها هدیه می‌دهند و علاوه بر آن با پدر و مادرها درباره اهمیت شروع زودهنگام مطالعه و کتاب‌خوانی هر روزه در خانواده صحبت می‌کنند. این کتاب‌ها از میان کتاب‌های دست‌دومی انتخاب می‌شوند که مردم بخشیده‌اند.

سوق دادن مردم به سمت کتاب‌خوانی اتفاق جدیدی نیست، همه جای دنیا کتاب‌خانه‌ها تلاش‌شان را می‌کنند که کتاب‌ها در دسترس مردم باشند. اما بخشیدن کتاب به این شیوه‌ها برای این است که آدم‌های به‌ویژه نیازمند را به سمتی سوق بدهد که بخواهند مالک کتاب باشند.

مسئله فقط ترویج کتاب و کتاب‌خوانی نیست، مسئله درک این نکته است که کتاب‌ها چه قدرتی می‌توانند در زندگی ما داشته باشند و تقویت هر چه بیشتر این حس بین مردم.