بازگشت به آرشیو

نکته‌هایی که به موفقیت نویسنده‌ها کمک می‌کند - یک

6 ژانویه 2015، ساعت 14:12

توصیه نوشتن

شما ممکن است جزءِ آن دست آدم‌هایی باشید که مشغول نوشتن رمان اول‌تان هستید و به این فکر می‌کنید که چه‌طور شیوه‌های نوشتن‌تان را بهتر کنید یا خیلی ساده ذهن‌تان درگیر این موضوع است که نویسنده‌های موفق برای نوشتن داستان‌شان و پیدا کردن پیرنگ‌های نفس‌گیر چه کارهایی می‌کنند. درست‌اش این است که برای نویسنده شدن فرمول خیلی مشخصی وجود ندارد، اما از خلال صحبت‌های نویسنده‌ها و مصاحبه‌هایشان می‌توان به نکته‌هایی رسید که بخش اول‌اش را این جا می‌خوانید.

 

سحرخیز باشید

حتما هستند جغدهای شب‌بیدار موفقی هم که آثار خوبی خلق کرده‌اند، اما تحقیقات نشان داده موفق‌ترین نویسنده‌ها آن‌هایی بوده‌اند که پیش از ساعت ۹ صبح از بستر بیرون آمده‌اند. آلیس واکر هر روز صبح سه ساعت را به نوشتن اختصاص می‌داده، یا دست‌کم به کاری که به نوشتن‌اش ربط داشته است.

 

مایا آنجلو، شاعر سیاه‌پوست آمریکایی، اتاقی را در هتلی در شهر محل زادگاهش اجاره کرده بود و وقتی مشغول نوشتن بود، از ساعت ۶.۳۰ صبح تا ۲ بعد از ظهر کار می‌کرد.

 

بعضی از نویسنده‌ها هم مثل ارنست همینگوی از این که کسی یا چیزی مزاحم کارشان بشود، خوش‌شان نمی‌آید. برای همین همینگوی صبح‌ها همین که هوا روشن می‌شد، پشت میز کارش می‌نشست و معتقد بود وقتی هوا سرد است، نوشتن گرم‌اش می‌کرد.

 

یاد بگیرید هر جایی بتوانید کار کنید

پیدا کردن جایی که بشود با خیال راحت نشست و کار کرد برای بعضی نویسنده‌ها واقعا سخت است. مایا آنجلو در همان اتاقی که اجاره کرده بود، خواسته بود تمام تزیینات و تابلوها را از اتاق خارج کنند و فقط چند تا شیءِ محدود در اتاق بگذارند، از جمله: تخت، میز، لغت‌نامه‌ای مربوط به کلمات مترادف، فرهنگ لغات و انجیل.

 

جین آستین در سال‌های پربار تولید ادبی‌اش در اتاق نشیمن خانوادگی‌شان می‌نشست، در حالی که مادرش کنارش خیاطی می‌کرد.

 

جی.کی. رولینگ، نویسنده ماجراهای هری پاتر، هم از آن دسته نویسنده‌هایی است که می‌گوید همه جا می‌تواند بنویسد. او می‌گوید اسم شخصیت‌هایش را در یکی از پروازهایش روی پاکتی در هواپیما نوشته است.

 

هیچ اشکالی ندارد که زیادی تحقیق کنید

دانا تارت، نویسنده‌ای که سال گذشته جایزه بوکر ادبی را برد، می‌گوید: «اگر یادداشت‌های مفصل من را ببینید، پیش خودتان می‌گویید این آدم دیوانه است. امکان ندارد از این چیزها کتابی دربیاید.»

 

چیماماندا نگوزی آدیچی، نویسنده رمان «نیمی از یک خورشید زرد»، درباره نوشتن مجموعه داستان‌اش می‌گوید: «من برای نوشتن این مجموعه سعی کردم تقریبا هر چیزی را که مربوط به تاریخ نیجریه در این مقطع بود بخوانم. هزاران سوال از آدم‌ها پرسیدم و واقعا تبدیل کردن همه این‌ها به داستان کار سختی بود، چون میزان تحقیقات‌ام خیلی زیاد بود.»

 

رولینگ هم در این باره می‌گوید: «یادتان باشد که قبل از نوشتن چیزی که دوست دارید به این فکر کنید که هزاران درخت باید قطع شوند تا چیزی که شما نوشته‌اید چاپ شود.»

 

هیچ وقت کارتان را با نقشه کشیدن برای داستان‌ شروع نکنید، اول فقط بنویسید

بعضی نویسنده‌ها داستان را از همان نقطه اول شروع می‌کنند به نوشتن، بعضی‌ها اول آخر داستان را می‌نویسند و بعضی‌ها هم از جایی آن وسط‌ها شروع می‌کنند.

 

مارگارت اتوود می‌گوید: «اگر پیرنگ داستان‌تان را گم کرده‌اید یا ذهن‌تان دچار انسداد شده و دیگر نمی‌توانید بنویسید، بگردید دنبال جایی که راه را غلط رفته‌اید. از همان جا شروع کنید و مسیر دیگری را امتحان کنید. بروید سراغ شخصیت دیگری، یا زمان را عوض کنید یا صفحه‌های ورودی رمان‌تان را تغییر بدهید.»

 

تکنولوژی را کنار بگذارید و روی نوشتن تمرکز کنید

خیلی از نویسنده‌ها این روزها از این شکایت می‌کنند که برای‌شان سخت است از تکنولوژی دست بکشند و تمام‌وقت بنویسند. مارگارت اتوود می‌گوید: «من دو تا میز دارم. روی یکی از میزها کامپیوترم است که با آن می‌نویسم و روی میز دیگر کامپیوتری است که به اینترنت وصل است. نکته‌اش را که متوجه می‌شوید.»

 

سوزان کالینز، نویسنده سه گانه رمان‌های «عطش مبارزه» هم برای این سراغ تکنولوژی نرود می‌‌گوید: «بیشترین کاری که من بعضی روزها می‌کنم این است که دیوار را تماشا می‌کنم و بسیار هم نتیجه‌بخش است. این کار به درد حل کردن مشکلات مربوط به پیرنگ داستان و درآوردن ریزه‌کاری‌های شخصیت‌های مختلف می‌خورد. بعضی وقت‌ها هم همین جوری راه می‌روم و اجازه می‌دهم داستان توی ذهن‌ام بچرخد و به‌اش فکر می‌کنم.»

 

آنچه خواندید ترجمه و بازنویسی این مطلب است.

نکته‌هایی که به موفقیت نویسنده‌ها کمک می‌کند - یک:

نظر شما ثبت شد و پس از بررسی مدیریت سایت منتشر خواهد شد.

  • مائده

    بابت اين مطلب به درد بخور متشكرم
    7 ژانویه 2015، ساعت 10:22 پاسخ